فریدون مشیری یکی از شاعران بزرگ ایرانی است. که به خاطر اشعار و جملات عاشقانه‌اش در بین جوانان بسیار محبوب و مشهور می‌باشد. در این مطلب برای شما جملات عاشقانه از فریدون مشیری را تهیه دیده‌ایم. امیدواریم که از این جملات لذت ببرید.

صورتی‌ها: فریدون مشیری متولد سال ۱۳۰۵ در تهران می‌باشد. او در مدرسه دارالفنون و ادیب تحصیل کرده است. او از نوجوانی شاعر بوده و اولین مجموعه شعر او در سال ۱۳۳۴ به چاپ رسیده است. با ما همراه باشید و مجموعه جملات عاشقانه از فریدون مشیری را بخوانید.

جملات عاشقانه از فریدون مشیری

جملات عاشقانه از فریدون مشیری

من اینجا تا نفس باقی‌ست ،
می‌مانم …
و می‌دانم ،
تو روزی باز خواهی گشت …

♥♦ جملات عاشقانه از فریدون مشیری ♦♥

چه زیباست که چون صبح ، پیام ظفر آریم
گل سرخ ، گل نور ،
ز باغ سحر آریم.
چه زیباست ، چو خورشید ،
درافشان و درخشان
ز آفاق پر از نور ، جهان را خبر آریم.
همانگونه که خورشید ، بر اورنگ زر آید ،
خرد را بستاییم و
بر اورنگ زر آریم.
چه زیباست ، که با مهر ،
دل از کینه بشوییم.
چه نیکوست که با عشق ،
گل از خار برآریم.
گذرگاه زمان را ، سرافراز بپوییم.
شب تار جهان را فروغ از هنر آریم.
اگر تیغ ببارند ، جز از مهر نگوییم
وگر تلخ بگویند ،
سخن از شکر آریم.
بیایید ، بیایید ،
ازین عالم تاریک
دل‌افروزتر از صبح ،
جهانی دگر آریم!

♥♦ فریدون مشیری ♦♥

هر صبح، گنجشکی، لب ایوان خانه
سر می دهد آوازهایی شادمانه
جان مایه‌ی آواز او آزادی اوست
آزادی او چهره ساز ِ شادی اوست.
پرواز، آواز
آواز، پرواز
بر شاخه‌ها، بر بام‌ها،
تا دور دست ِ بی‌کرانه…
من نیز، هر صبح
اینجا، کنار پنجره، پر بسته، دلتنگ
شعری، سرودی، می‌سرایم
با حسرت ِ پرواز ِ آن مرغ خوش‌آهنگ.
او، می سراید تا فضای صبحدم را
هر لحظه رنگین‌تر کند با هر ترانه
من، می سرایم، تا نمیرم؛ تا بمانم.
بر ما چنین رفته‌ست فرمان زمانه.

♥♦ اشعار فریدون مشیری ♦♥

عاشقم
اهل همین کوچه ی بن بست کناری ،
که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی ،
تو کجا ؟
کوچه کجا ؟
پنجره ی باز کجا ؟
من کجا ؟
عشق کجا؟
طاقتِ آغاز کجا ؟
تو به لبخند و نگاهی ،
منِ دلداده به آهی ،
بنشستیم
تو در قلب و
منِ خسته به چاهی
گُنه از کیست ؟
از آن پنجره ی باز ؟
از آن لحظه ی آغاز ؟
از آن چشمِ گنه کار ؟
از آن لحظه ی دیدار ؟
کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت ،
همه بر دوش بگیرم
جای آن یک شب مهتاب ،
تو را یک نظر از کوچه ی عشاق ببینم..
*به کسی کینه نگیرید*
دل بی کینه قشنگ است
*به همه مهر بورزید*
به خدا مهر قشنگ است
دست هر رهگذری را بفشارید به گرمی
بوسه هم حس قشنگی است
*بوسه بر دست پدر*
*بوسه بر گونه مادر*
لحظه حادثه بوسه قشنگ است
بفشارید به آغوش عزیزان
پدر و مادر و فرزند
به خدا گرمی آغوش قشنگ است
نزنید سنگ به گنجشک
پر گنجشک قشنگ است
پر پروانه ببوسید
پر پروانه قشنگ است
نسترن را بشناسید
یاس را لمس کنید
به خدا لاله قشنگ است
همه جا مست بخندید
همه جا عشق بورزید
سینه با عشق قشنگ است
بشناسید خدا را
هر کجا یاد خدا هست
سقف آن خانه قشنگ است…