اگر شما نیز به دنبال یک رمان جدید و خواندنی  برای زمان های خالی خود هستید این مطلب را حتما بخوانید در این مطلب رمان شب سراب را به شما معرفی خواهیم کرد. همراه ما باشید.

خلاصه‌ای از رمان شب سراب:

داستان رمان داستان زندگی و گذشته‌ی دختراشراف‌زاده‌ای است که عاشق شاگرد نجاری می‌شود و با اصرار و پافشاری، خانواده‌ی خود را مجبور به قبول این ازدواج می‌کند.

قسمتی از رمان شب سراب:

این پرده اولین تصویری است که از دوران کودکیم بیاد دارم، زندگی من از همان‌جا شروع شده، قبل از آن را اصلاً به یاد ندارم اوستا اجازه داده بود هر وقت فرصت داشتم توی اتاقش بروم، صاحب‌خانه‌مان بود، آذری بود با من به ترکی حرف می‌زد فارسی را مثل این که فقط خوب می‌خواند، صحبت کردنش خنده‌دار بود، مادر من فارس زبان بود برای همان من قبل از این که مدرسه بروم فارسی را هم بلد بودم. وقتی کنار دست اوستای خطاط می‌نشستم و به حرکت دستش خیره می‌شدم صدای قلم که روی کاغذ کشیده می‌شد تمام تار و پودم را می‌لرزاند، دوست داشتم کلمه‌ای بنویسد که قلم از روی کاغذ بلند نشود، عاشق سین و شین بودم، یکبار وقتی اوستا داشت می‌نوشت: ”من مست و تو دیوانه” نتوانستم صدایی را که در درونم پیچیده بود ببلعم و یک‌دفعه ناله‌ای از دهانم بیرون جهید که اوستا را ترساند.

تصویر روی جلد رمان شب سراب:

دانلود رمان شب سراب


منبع این مطلب:

مجله صورتی‌ها